بیش از چند لحظه نمی تونستم به موهاش نگاه کنم.سیاهی تاریک موهاش دلمو تنگ می کرد.وقتی نگاهشون می کردم دوس داشتم نفس عمیق بکشم،انگار می خواستم غرق شم.ترسناک ترین فیلمی که دیدم انقدر نترسوندتم.نا خواسته می خواستم گریه کنم.
وگرافیت نا قابل مدادم جواب این رو نمیداد.