۷.۱۱.۱۳۸۸

متشکرم!

پنجاه و سه قدم ، سه تا پله ، چهار قدم ، چهارده تا پله ، دو قدم ، سیزده تا پله ، یازده قدم ، ده تا پله و در آخر چهارده قدم!
این کوتاه ترین مسیریه که شما می تونید خودتونو از درِ حیاط هنرستان - همون که من توش درس می خوندم - به درِ ساختمون هنرستان برسونید.بعد از اونهمه پارازیت و چه و چه. البته با دو تبصره و یک تک ماده ، دیگه لازم نیست این مسیر گند رو برم و بیام.یعنی دیگه لازم نیست عمرمو هدر کنم،این همه ویتامین حیف و میل کنم و خیلی چیزای دیگه.همانا من فارغ التحصیل شدم!
خدا حافظ ناظم، خدا حافظ مدیر، خدا حافظ معلم عربی ،خدا حافظ معلم درس شیرینه مهارت های زندگی(!)، معلم زبان ، معلم ریاضی ، دفتر دار ، دربون و همه و همه.دیگه حتی ریخت نحس هیچ کدومتون رو نمیبینم!
ولی این آخرش نیست،همه زندگی یه جورایی فاجعه اس!*


*کیوسک

۱۴ نظر:

آژيراك گفت...

آقا با جان و گوشت و ... درك نمودم.

قهوه گردی گفت...

جان من اون دوران سیاه رو یادمون نیار. دوران درس و درس و درس و شعار و شعار و شعار و کتک و خط کش و انگشت هایی که رد خود کار همه بین شون مونده بود. لعنت به اون روزا 

Unknown گفت...

راستش من خودم این کارو نکردم
یکی از بچه‌ها زحمتشو برام کشید چون من واقعا و قلبا از زبون غیرآدمیزادی صفر و یک متنفرم و انصافا چیزیم ازش حالیم نیست.
ولی من این وعده رو بهت میدم که همین رفیق بالایی من همین قهوه‌گردی، یه ترفندی به کار بسته که لابد تو وبلاگش دیدی. شاید بتونه کمکت کنه
اگه کمکت نکرد چن تا فحش آبدار به رئال‌مادرید بده حالش جا بیاد، تضمین می‌کنم حالش گرفته میشه

Unknown گفت...

در ضمن این چیزایی که درباره‌ی دوران گه مدرسه نوشتی واقعا بهم روحیه داد.
دوازده سال!خدایی چه سگ جونی بودیم ما!
نفس!

روزنامه دیواری گفت...

واقعا حیف ویتامین!

احسان گفت...

تو يه آدم بدي!!! چون نموندي كه امسال با هم باشيم. خيلي حس بديه امسال اصلا حالشو ندارم. ولي تصميمم عوض شد... مي خونم!!

مرضیه گفت...

از این به بعد روزهای اول مهر و 14 فروردین ... هی هی هی یه نفس عمیق بی استرس مب کشی و به ریش دانش آموزا و معلملا ... می خندی

Parastou Haghi گفت...

haa pas to ham motaghedi ke zendegi fajeas! khodafez moaleme arabi , azash motenafer budam vali hamashun ghiafe nahs nadadran mese darbun az un khaterehaye khubi mishe dasht......

کاسنی گفت...

اصلن دوست ندارم اون کار رو بکنم. ولی مجبورم. ما با نام حقیقی می نویسیم و کمی با شما فرق داریم. لطفن رعایت حالمان را بکن دوست من ...

کاسنی گفت...

شما آقایی
ولی ما علاوه بر شخصیت حقیقی دارای یک شخصیت حقوقی نیز هستیم :-)

haafez گفت...

taajob kardam ke gofti emsal faregho tahsil shodi az honarestan!

آرتام گفت...

دلم میخواد برای این پستت نظر بذارم. ولی ببخشید... نمیتونم!
آخه من با اسم واقعیم مینویسم نه مثل شما اسم مستعاریای خاک بر سر!!!

بهاره گفت...

واااي! اره كاملا موافقم! ولي خدا نكنه كه يه روز كارت بيفته مدرسه ات!! اونوقت مجبوري ريخت همشونو يه بار ديگه ببيني!!!!!!!! اه! فاجعه يعني دقيقا همين اتفاقها تو زندگي...

Ajil گفت...

raha shodam vaghti madresam tamoom shod
hamishe zang hesaban arezoo mikardam chaghu dashtamo moaleme hesabanamo mikoshtam vali nashod dar avaz shaer shodam
va sare kelas sher migoftam